Sunday, June 14, 2009

کودتای سیاسی ایران

گری سیک، یکی از مشاوران امنیت ملی سه رئیس جمهوری آمریکا و مشاور کاخ سفید در زمان انقلاب ۱۳۵۷ و بحران گروگانگیری در تحلیلی در سایت شخصی خود به رویدادهای پس از انتخابات ایران پرداخته و می گوید به نظر او ایران وارد دوره جدیدی از تاریخ پس از انقلاب شده است.

آقای سیک می گوید آنچه ایران را از سایر دیکتاتورهای خاورمیانه متمایز می کرد، احترام آن به صدای مردم حتی در زمانی بود که این صدا چیزهایی را می گفت که بخش بزرگی از حکومت خواهان شنیدن آن نبود.

مشاور سابق امنیت ملی دوران ریاست جمهوری جرالد فورد، جیمی کارتر و رونالد ریگان می نویسد در سال ۱۹۹۷ تندرویان ایران از پیروزی قاطع محمد خاتمی، اصلاح طلبی که وعده حاکمیت قانون و ارائه چهره انسانی تری از انقلاب ایرانیان را می داد،مبهوت شدند.

به گفته او یک سال طول کشید تا مقامات ارشد ایرانی خونسردی خود را به دست بیاورند و کنترل خود را بر اوضاع از طریق تحریف قانون اساسی و نظام قضایی تشدید کنند. اما در هر حال مقامات ایران در نتایج انتخابات دستکاری نکردند و حتی اجازه انتخاب مجدد خیره کننده در چهار سال بعد را هم دادند.


آقای سیک می نویسد آنها در مقابل ترجیح دادند تا مانع از به اجرا گذاشتن برنامه های اصلاحی رئیس جمهوری شوند.

طبق این مقاله، در سال ۲۰۰۵ هنگامی که به نظر می رسید هیچ محافظه کار تندرویی در دور اول انتخابات ریاست جمهوری امکان موفقیت ندارد، گزارش ها از تقلب منتشر شد تا از این طریق اطمینان خاطر حاصل شود محمود احمدی نژاد در دور دوم با اکبر هاشمی رفسنجانی به رقابت بپردازد و پیروز شود.

به گفته آقای سیک به نظر می آمد که مقامات ممکن است در انتخاباتی نزدیک به هم، آرا را جا به جا کنند اما آنها دست به تغییر گسترده آرا نمی زنند.

اما او می گوید به نظر می رسد این قواعد در انتخابات اخیر کنار گذاشته شده اند.

آقای سیک در بخش دیگری از مقاله خود می گوید میرحسین موسوی این پتانسیل را داشت تا در برخی موارد ساختارهای فعلی قدرت را به چالش بگیرد. موج سبز او چیزی بیش از یک موج بود. در واقع بسیاری آن را یک انقلاب سبز خواندند و برای حکومتی که از امکان انقلاب مخملی هراسناک بود، این قابل قبول نبود.

به گفته گری سیک، آنچه مقامات رسمی انجام دادند، اقدام سازمان یافته ای برای شگفت زده کردن مخالفان خود بود که این تعریف کلاسیک کودتا است. این کودتای یک گروه از خارج علیه طبقه حاکم نبود بلکه کودتای طبقه حاکم علیه مردم خود بود.

مشاور پیشین کاخ سفید می گوید تمایل حکومت به انکار واقعیت و جعل نتیجه انتخابات بدون کوچکترین اشاره ای به تقلب، نشان دهنده یک تغییر مسیر تاریخی در انقلاب اسلامی ایران است. تمام رهبران پیشین ایران حداقل در ظاهر امر وانمود کردند که به خواسته های مردم ایران توجه دارند.

او می نویسد انتخابات اخیر نشان می دهد که رهبران ایران می دانند که اعتبار خود را در بین بیشتر مردم ایران از دست داده اند و دیگر سعی نمی کنند وانمود کنند که مشروعیت دارند و می خواهند که با قدرت سرکوب عمل کنند.



در این مقاله آمده است که اپوزیسیون ایران که شامل برخی چهره ها و نهادهای قدرتمند داخل حکومت است، با تصمیمی دشوار رو به رو هستند. آگر انها مرعوب شوند و با نمایش قدرت سکوت کنند (مانند گذشته)، تمام اعتبار خود را در آینده با طرفداران خود از دست می دهند اما اگر بخواهند به مواجهه برخیزند، این احتمال وجود دارد تا کنترل اوضاع از دست برود و به طور بالقوه ساختار حکومت ایران را ساقط کند.

مشاور سابق روسای جمهوری آمریکا می گوید در باره آمریکا و غرب، هیچ امری نمی تواند غرب را در اصل از تعامل با یک حکومت استبدادی غیرمشروع بازدارد. ما هر روز این کار را انجام می دهیم و سال هاست که این را کرده ایم. اما این انتخابات، هدیه ای استثنایی برای کسانی است که نسبت به طرح باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا برای مذاکره با ایران بدبین هستند. نومحافظه کاران که قبلا حمایت خود را از پیروزی احمدی نژاد اعلام کرده بودند، اکنون خشنود هستند. نیروهای مخالف که قبلا در حالت تدافعی بودند، هم اکنون این موقعیت را یافته اند تا به حملات سیاسی روی آورند که این وضع را برای باراک اوباما برای اجرای طرح خود در قبال ایران دشوارتر خواهد ساخت.

آقای سیک می گوید وضعیت فعلی به هر نحو پایان یابد، این یک نقطه عطف در تاریخ سی ساله انقلاب اسلامی است.

او در پایان می نویسد ایرانیان هرگز دخالت های سیاسی خارجی را که منجر به سرنگونی دولت دموکراتیک {دکتر محمد مصدق} در سال ۱۹۵۳ شد، فراموش نکردند. آنها این روز را چگونه به یاد خواهند سپرد؟

No comments:

Post a Comment